روزگار من

این وبلاگ یک وبلاگ شخصی بوده و موضوعات مختلفی را شامل می شود

روزگار من

این وبلاگ یک وبلاگ شخصی بوده و موضوعات مختلفی را شامل می شود

اصالتم

هخامنشیان

هخامنشیان (۳۳۰-۵۵۰ قبل از میلاد) نام دودمانی پادشاهی در ایران باستان است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به "هخامنش"می‌رساندند که رییس طایفه‌" پاسارگاد" از طایفه‌های پارسیان بوده‌است. هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر آستیاگ آخرین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

به قدرت رسیدن پارسی‌ها و سلسله هخامنشی یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است. آنها دولتی تشکیل دادند که دنیای قدیم را به استثنای دو سوم یونان تحت تسلط خود در آوردند. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان می‌دانند.

پارس ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شده بودند.

 شش طایفه اول عبارت‌اند از:

 پاسارگادیان، مارافی ها، ماسپی ها، پانتیاله ها، دروسیه ها و گرمانی ها.

 چهار طایفه دومی عبارت‌اند از: داینها، مردها، دروپیک‌ها و ساگارتی ها.

از این طوایف سه طایفه اول بر طوایف دیگر، برتری داشته‌اند و دیگران تابع آنها بوده‌اند.

هرودوت در این مورد می نویسد:

"وقتی کوروش برای نخستین بار افرادی را برای جنگ با مادها گرد می آورد ، فقط سه طایفه از ده طایفه پارسی آمدند.

این سه طایفه عبارت بودند از:

«مارافیان»،«ماسپیان» و _اصیل زاده تر از همه_«پاسارگادیان» که هخامنشیان از این طایفه بودند. سه طایفه دیگر

 وابسته به این طوایف بودند.

«گرمانی»ها،«پانتیاله»ها و «دروسیه ها». این طوایف شهری و یکجانشین بودند.

«گرمانی» آشکارا همان«کارمانی» است _که نام شهر و استان «کرمان» از نام آنها گرفته شده_از نظر هرودوت ایالت پارس به سمت مشرق بسیار پهناورتر از استان فارس کنونی بوده است.کارمانیا بعدها خود یک ساتراپی شد و دیگر جزئی از پارس نبود؛ اما وضع این منطقه در اوایل دوره هخامنشی روشن نیست.

چهار طایفه آنها زندگی شبانی داشتند.

اینان عبارت بودند از:

«دائه»ها ، «مارد»ها،«دروپیکی»ها و «ساگارتی»ها."

طایفه مارد به عنوان مردمانی تاراجگر و راهزن شهرت بدی داشتند و یکی از مورخین «اسکندر» آنها را غارنشینان ژولیده موی توصیف می کند که در کوههای مرز غربی ایالت پارس زندگی می کردند.

طایفه ساگارتی بزرگتر و ثروتمندتر بود.

هرودوت می گوید:

"ساگارتی ها که به پارسی سخن می گویند در سال 481 قبل از میلاد هشت هزار سوار کمند انداز در اختیار «خشایارشا» قرار دادند و جزء ساتراپی چهاردهم در جنوب ایران برای پرداخت خراج بودند ."

«فون گال»،معتقد است که سه نوع متمایز پارسی را می توان در ردیف نگهبانان نقش برجسته تخت جمشید تشخیص داد و آنان را به سه طایفه ای که هرودوت می گوید مربوط دانسته است.استدلال او بر مبنای نوع کلاه و آرایش گیسو و تجهیزات هر یک از آنهاست و از نظر او آنهایی که بیشتر به ایلامی ها شبیه هستند باید «ماسپی»ها باشند و آنهایی که به شاه نزدیکترند «پاسارگادی»ها.

آن چنانکه از متون استفاده می شود هخامنشی بودن بسیار مهم شمرده می شده ؛ داریوش بزرگ نیز خود را پارسی و آریایی از تبار هخامنش می نامد اما نام طایفه خود را یادآور نشده.

چنانکه هرودوت از دو فرمانده در جنگ لیبی نام می برد که یکی از طایفه «ماساگارتی» و دیگری از طایفه«مارافی» بوده اند.

پارس‌ها هم‌زمان با مادها به نواحی غربی ایران سرازیر شدند و اطراف دریاچه ارومیه و کرمانشاه ساکن شدند. برای نخستین بار درسالنامه‌های آشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴قبل از میلاد نام کشور "پارسوآ" در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده‌است. بعضی از محققین معتقدند که مردم پارسوا همان پارسی‌ها بوده‌اند.

طوایف پارسی پیش از این که از میان دره‌های رشته کوههای زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند، در ناحیه پارسوآ توقف نمودند و در حدود سال ۷۰۰ پیش از میلاد در ناحیه پارسوماش، روی دامنه‌های کوه‌های بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیه‌ای که جزو کشور ایلام بود، مستقر شدند. بعدها با ضعف دولت ایلام، نفوذ طوایف پارس به خوزستان‌ و نواحی مرکزی فلات ایران‌ گسترش یافت و رو به جنوب رفته‌اند.

طبق نوشته‌های هرودوت، هخامنشیان از طایفه پاسارگادیان بوده‌اند که در پارس اقامت داشته‌اند و سر سلسله آنها هخامنش بوده‌است. پس از انقراض دولت ایلام به دست آشور بنی پال، چون مملکت ایلام ناتوان شده بود پارسی‌ها از اختلافات آشوری‌ها و مادی‌ها استفاده کرده و  انشان را تصرف کردند.

پس از مرگ چیش پش، کشورش میان دو پسرش «آریارامنه» پادشاه کشور پارس و «کوروش» که بعداً عنوان پادشاه پارسوماش، به او داده شد، تقسیم گردید. چون در آن زمان کشور ماد در اوج ترقی بود و هووخشتره در آن حکومت می‌کرد، دو کشور کوچک جدید، ناچار زیر اطاعت ماد بودند. کمبوجیه فرزند کوروش بزرگ، این دو کشور  را تحت حکومت واحدی در آورد و پایتخت خود را از انزان(انشان) به پاسارگاد منتقل کرد.

 

شاخه‌های اصلی پارسیان اینها بودند:

پاسارگادی، مارافی، کرمانی، (((ماسپی)))، پانتیالی، دِروسی، دایی، مَردی، دروپیکی و ساگارتی.

کرمان در زمان هخامنشیان بخشی از شَهرب (ساتراپی) فارس به شمار می‌رفت. از شهرهای کهن این سامان سیرجان (شیرگان باستان)، بردسیر (به اردشیر باستان)، گُواشیر (کرمان امروزی)، فهرج (پهره باستان) و ارگ بم، نرماشیر، راین و جیرفت است.

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد